۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

کتاب: نقل قولهائی از آنارشیست ها
Quotation from Anarchists
ویراستار:پل برمن
Edited by: Paul Berman
By Praeger Publisher,Inc 1972
 
***************
 
ترجمه از : پیمان پایدار
 *************************
مقدمه مترجم:
این کتاب شامل 220 صفحه میباشد.24 صفحه مقدمه ویراستار را در این مرحله از ترجمه فاکتور میگیرم. در آینده اگرعمر کفاف داد و وقتی بود, چرا که مطالب آنارشیستی برای ترجمه فوق العاده زیاد موجود میباشد , تمام و کمال آنرا بشکل پی. دی. اف در خدمت علاقمندان قرار خواهم داد.
                                                      
 لیست فصلهای کتاب
 
Editors' Introduction مقدمه ویراستار/ ص: 3
What Is Anarchism?آنارشیسم چیست /ص: 27
Smash The state  ateداغان کردن دولت/ص: 36
سرمایه داری بزرگترین جنایت پیشه هاست"/ ص: 78 
" Capitalism is the greatest crime of all"
Abolish Godملغی کردن خدا / ص:87
Revolutionانقلاب/ص:93
The Anarchistsآنارشیستها/ ص:127
Who makes the revolution? چه کسانی انقلاب میکنند/ ص:147
Anarchyآنارشی /ص:160
Biographical Notesنوت های بیوگرافیک/ص:213
Books on Anarchismکتابهائی در مورد آنارشیسم /ص:217
 
 **************************************
فصل دوم : داغان کردن دولت
Smash The state 
قسمت پنجم
-------------------------------
برای قسمتهای اول ,دوم, سوم و چهارم به




8م, 10م,12 و 14م آوریل 2014 رجوع کنید

********************
"آیا اینگونه بنظر میآید که من تمامی مسئولین امور(هر گونه اتوریته) را رد میکنم? از چنین بینشی بدورم . در مورد پدیده چکمه، من به اتوریته کفاش رجوع میکنم ; در مورد خانه ها, کانال ها یا راه آهن، با معمار یا مهندس مشورت میکنم. برای چنین دانشی من به چنین متخصصی رو خواهم انداخت . اما من نه به کفاش نه به معمار(آرشیتکت) و نه به متخصص اجازه نمی دهم که اتوریته (قدرت) خود را بر من تحمیل کنند.من به آنها آزادانه و با تمام احترامی که قائلم گوش فرا میدهم ...همیشه حق بی چون و چرا انتقاد و سرزنش را نیز برای خود محفوظ  میدارم."
Michael Bakunin,God and the State,1871
میخائیل باکونین, خدا و دولت, 1871
*********************
"فرد دیکتاتور، خودکامه همیشه بزدلانه عمل میکند . او در همه جا افراد مظنون به خیانت می بیند . و هر چه بیشتر وحشت زده می شود، تصورات دهشتناکش حدت وحشیانه تری بخود میگیرد ، ناتوان از تشخیص خطر واقعی از تخیلی...در انتخاب کردن این راه ، دولت محکوم به دنبال کردن آن تا به پایان است."
Alexander Berkman,The Anti- Climax,1925
الکساندر برگمن, ضد اوج ,1925
*******************************

"نازیسم بدرستی حمله به تمدن نامیده شده است. این خصوصیات بطریق مساوی با هر شکلی از دیکتاتوری صادق می باشد; در واقع, به هر گونه سرکوب و اتوریته زورگویانه. تمدن به معنای واقعی چیست؟همه پیشرفت اساسا بر پایه بزرگ شدن  آزادیهای فردی توام  با کاهش متناظر اقتدار توسط نیرو­های خارجی بوده است. این هم در قلمرو فیزیکی و هم زمینه سیاسی و اقتصادی خودش را بروز میدهد."
Emma Goldman,The Place of the Individual in Society,1930
اما گلدمن, نقش فرد در جامعه, 1930 

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی