برگى از يك كتاب
برگرفته شده از صفحه: کانون اگنوستیک ها و آتئیستهای ایران
********************
برگرفته شده از صفحه: کانون اگنوستیک ها و آتئیستهای ایران
********************
در مدرسه آموخته بودند كه خدا جهان را آفريد. سوفى كوشيد خود را با اين فكر دلدارى دهد كه اين احتمالا بهترين راه حل مسئله است.
ولى باز انديشه تازه اى به سرش تاخت، مى توان پذيرفت كه خدا فضا را آفريد، اما خودِ خدا چى؟! آيا خودش را از عدم آفريد؟ دوباره چيزى در ژرفاى نهادش به صدا در آمد.
اگر هم تصور كنيم خدا قادر است همه چيز بيافريند، آيا پيش از آنكه ' وجود ' يابد و با آن دست به آفرينش زند، مى توانست خود را بيافريند؟
پس فقط يك امكان باقى مى ماند، خدا هميشه وجود داشته است! ولى چنين امكانى را قبلا رد نكرده بود؟مگر نه هر چيزى كه وجود دارد میبايد روزى بوجود آمده باشد ؟!
" ژوستين گه ق در/ دنياى سوفى/ ص ١٧ "
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی