۱۳۹۳ تیر ۱۹, پنجشنبه

تحقيقات جديد ارتباط بين تغييرات زيست محيطی و سازگاری فرگشتی هومو (انسان) را آشکار می کنند.

گاه شمار منشأ انسان بازنگری می شود: تحقيقات جديد ارتباط بين تغييرات زيست محيطی و سازگاری فرگشتی هومو (انسان) را آشکار می کنند.
برگردان: سپنتا / ویرایش : شکاک منطق
برگرفته شده از صفحه: کانون اگنوستیک ها و آتئیستهای ایران 
********************
 
برای مدت ها تصور می شد بيشتر خصوصيات منحصر به فرد انسان از سرده هومو در ١.٨ تا ٢.٤ ميليون سال پيش در آفريقا منشأ گرفته اند (سرده: یکی از طبقه بندی های جانوران است مانند گونه و رده و دامنه و...).
 
اگرچه برای چندين دهه دانشمندان اين خصوصيات را شناسايی کرده بودند، اما اکنون در حال بازنگری فاکتورهای فرگشتی (تکاملی) هستند که اين خصوصيات را به پيش برده اند.
 
مغز بزرگ، پاهای بلند، توانايی ساخت ابزار و دوره های بلوغ ديررس، همگی اينها تصور می شود با هم در شروع دودمان هومو (انسان) همزمان با گسترش علفزارهای آفريقا و سردتر و خشک تر شدن آب و هوای زمين فرگشت يافته باشد. با اين حال، شواهد جديد آب و هوايی و سنگواره ای (فسيلی) تحليل شده توسط تيمی از محققان، از جمله ريچارد پاتس، سوزان آنتون، پروفسور انسان شناسی در دانشگاه نيويورک و ليلی آيلو، رئيس بنياد تحقيقات انسان شناسی ورنر- گرن، نشان می دهد که اين ويژگی ها به صورت يک بستهء کامل به وجود نيامده اند، بلکه چندين عنصر کليدی که زمانی تصور می شد سردهء هومو را تعريف می کند، مدت ها قبل در نياکان آنها، يعنی استرالوپيتکوس ها بين ٣ و ٤ ميليون سال پيش فرگشت یافته بوده است، در حالی که بقيهء خصوصيات بعدها به وجود آمدند.
 
رويکرد نوآورانهء تيم تحقيقاتی شامل يکی کردن اطلاعات آب و هوايی دوران ماقبل تاريخ، فسيل های جديد و درک سرده هومو، بقايای باستانی و مطالعات بيولوژيکی در طيف وسيعی از پستانداران (از جمله انسان) بود. ترکيب اين داده ها دانشمندان را به اين نتيجه رساند که توانايی انسان های اوليه برای سازش با شرايط متغير در نهايت گونه های اوليه از سرده هومو را قادر ساخت تا متنوع شده، بقای خود را حفظ کنند و در ١.٨٥ ميليون سال پيش شروع به گسترش از آفريقا تا اوراسيا نمايند.
پاتس، چارچوب آب و هوايی جديدی را برای فرگشت انسان در شرق آفريقا توسعه داد که بيشتر دورهء زمانی از ٢.٥ تا ١.٥ ميليون سال پيش را در بر می گيرد، زمانی که ناپايداری های پر قدرت آب و هوايی و تغيرات شديد ساليانه بين فصل های مرطوب و خشک به وقوع می پيوست. اين چارچوب، که بر اساس چرخه های نجومی زمين تنظيم شد، و مبنايی را برای يافته های کليدی اين مقاله فراهم آورد، نشان می دهد که چندين گونهء همزيست از هومو که منطقهء جغرافيايی آنها با هم همپوشانی داشت در محيطی با آب و هوای به شدت متغير همزمان با هم ظاهر شده بودند.
 
پاتس، مسئول موزهء انسان شناسی و مدير برنامهء منشأ انسان در موزهء ملی تاريخ طبيعی اسميتسونيان مي گويد: "شرايط آب و هوايی متغير ريشهء قابليت انعطاف پذيری انسان در نياکان ما بود. سرگذشت فرگشت انسان اهميت سازگاری با محيط زيست متغير را خاطر نشان می کند. مانند سازگاری با هر محيطی را که موفقيت اوليهء سردهء هومو مديون آن بوده است."
 
تيم تحقيقاتي همهء مدارک فسيلی مربوط به منشأ هومو (انسان) را مورد بازبينی قرار دادند تا دريابند سرده انسان چگونه فرگشت يافته است. برای مثال ٥ جمجمه مربوط به ١.٨ ميليون سال قبل که از منطقهء دمانيسی، در جمهوری گرجستان پيدا شده بود، خصوصياتی که در هوموارکتوس آفريقايی ديده می شود را نشان داد اما با خصوصيات تعريف شدهء ديگر گونه های هومو اوليه که فقط در آفريقا بودند، تفاوت داشت.
 
اخيرا اسکلت های پيدا شده از استرالوپيتکوس سديبا (با سن حدود ١.٩٨ ميليون سال) در مالاپا، آفريقای جنوبی نيز برخی خصوصيات انسان مانند، در دندان ها و دست ها را نشان می دهد، در حالی که ويژگی های گونه های دیگر هومو غير از انسان هموساپین در جمجمه و پاها به وضوح مشخص است. مقايسهء اين سنگواره ها با ذخيرهء فسيلی غنی در شرق آفريقا نشان می دهد که گوناگونی اوليهء سرده هومو در واقع دوره ای از آزمايش های ريخت شناختی بود. چندين گونه از هومو (انسان) همزمان در کنار هم زندگی می کردند.
 
می توانيم بگوييم گونه ها در آن زمان نه بر اساس اندازه، بلکه بر مبنای تفاوت در شکل جمجمه، بخصوص شکل صورت و فک ها از هم متمايز مي شدند. تفاوت در جمجمه باعث می شد هر کدام از آنها محيطی را برای خود اختصاص دهند. هر کدام استراتژی اندکي متفاوت از ديگری برای بقا به کار می گرفت.
 
نه تنها همهء گونه های هومو، بدن، مغز و دندان هايی مشترک داشتند، بلکه مغزهای بزرگتری نيز نسبت به نياکان محتمل خود، يعني استرالوپيتکوس ها داشتند. بر اساس مطالعهء انجام شده، اين تفاوت ها و تشابهات نشان می دهند که مجموعهء خصوصيات انسان نه به طور همزمان با هم، بلکه به طور جداگانه و در زمان های مختلفی در گذشته فرگشت يافته اند.
 
علاوه بر مطالعهء آب و هوا و داده های فسيلی، تيم پژوهشی به بازبينی مدارکی از ابزارهای سنگی باستانی، ايزوتوپ های يافت شده در دندان ها و نشانه های پيدا شده بر روی استخوان های حيوانات شرق آفريقا نيز پرداخته اند.
 
در مجموع، اين داده ها نشان می دهند که گونه های هومو اوليه نسبت به ديگر گونه ها انعطاف پذيری بيشتری در انتخاب رژيم غذايی خود داشته اند. رژيم غذايي انعطاف پذير آنها حتی شامل گوشت می شده و استفاده از ابزارهای سنگی ساخت خود که به آنها برای یافتن و تهیه خوراک روزانه کمک شایانی می کرد به نياکان ما اجازه می داد از طيف متنوعی از منابع بهره برداری کنند.
 
دانشمندان نتيجه گرفتند که اين انعطاف پذيری احتمالا توانايی انسان را برای سازگاری موفق با محيط زيست ناپايدار توسعه داده و به پراکنده شدن آنها از آفريقا کمک نموده است. اين انعطاف پذيری امروزه نيز به عنوان يک شاخص در زيست شناسی انسانی ادامه دارد، و در نهايت همين بود که توانايی انسان را برای ساکن شدن در سراسر جهان پی ريزی نمود.
 
تحقيقات آينده بر روی سنگواره ها (فسيل ها) و يافته های باستان شناسی باید توجه خود را بر شناسايی سازگاری های خاصی متمرکز کنند که نخستين بار در هومو اوليه ريشه گرفته بود، که می تواند در نتيجه درک عميق تری از فرگشت نسان به دست دهد.
 
توضيح عکس: اين جمجمه های فسيلی، نشان دهندهء هوموهای ماقبل ارکتوس و هوموارکتوس هستند، که خصوصيات متنوع را نمايش داده و نشان می دهند که گوناگونی اوليهء سرده انسان در واقع دوره ای از آزمايش های ريخت شناختی بود. در جولای ٢٠١٤ ديرينه انسان شناس اسميتسونيان، ريچارد پاتس و تيم تحقيقاتی او داده های علمی جديد را تحليل کرده و به اين نتيجه رسيدند که توانايی انسان های نخستین برای سازگاری با شرايط متغير در نهايت گونه های اوليهء هومو را قادر ساخت تا متنوع شده، بقای خود را تضمين کنند و شروع به گسترش از آفریقا تا اوراسیا در ١.٨٥ میلیون سال پیش نمایند.
بن مایه: http://www.sciencedaily.com/releases/2014/07/140703142346.htm

 · 

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی