۱۳۹۳ بهمن ۷, سه‌شنبه


ویروسی به نام خدا: چگونه دین بر زندگی و فرهنگ
 ما اثر می گذارد: بخش هفتم
 
نوشته : دارل ری /  برگردان : علیرضا سربازی
 
 
توضیح: این کتاب برای نخستین بار است که به همت دوست گرامی آقای سربازی ترجمه و هر قسمت که ترجمه شد، در کانون" آگنوستیک ها و آتئیستهای ایران" پخش می شود.
 (لینک بخش های پیشین در پایین متن)
برنامه ریزی میزبان برای کپی کردن ویروس
 
و بالاخره هر ویروس باید طوری میزبان خود را برنامه ریزی کند که آن میزبان خود بتواند ویروس را در بدن خود کپی نماید. برخی رفتارها به این منظور برنامه ریزی می شوند که انتقال ویروس از میزبانی به میزبان دیگر بخصوص فرزندان میزبان ها، تضمین شود. ایده ی القای گناهکار بودن از جمله این قبیل برنامه ریزی هاست، که می تواند از راه برگزاری تشریفات مذهبی تولید احساس امنیت کند. مثال هایی از این دست فراوانند: مراسم اولین عشای ربانی برای کودکان (چیزی شبیه به جشن تکلیف)، غسل تعمید، بار میتزوَه (مراسم ذهبی یهودی برای کودکان پسر)، تثبیت (پذیرش فرد بصورت دائمی در کلیسا)، دعاهای روزمره، خوانش انجیل و اقرار و اعتراف به گناه.
 
مصونیت های دینی
ادوارد جنر در ١٧٩٦ نشان داد که آلوده شدن فرد با ویروس آبله گاوی احتمال ابتلا به ویروس وحشی آبله را از بین می برد. به زبان دیگر یک ویروس می تواند در برابر بقیه ویروس ها مصونیت ایجاد کند. دین نیز به همین شکل عمل می کند.
فردی که به "باپتیسم" آلوده شده است معمولا در برابر ابتلا به اسلام یا کاتولیسم دارای مصونیت می گردد. بنابر این دین در یک میزبان دسته ای از مکانیزم های دفاعی را فعال می کند که از ابتلا به بقیه انواع ویروس مذهب جلوگیری می کنند. برای مثال یک "باپتیست" به ندرت می تواند در مطالعه قرآن به اندازه مطالعه انجیل کوشا  باشد و تلاش کند. بسیاری از کاتولیک ها وقتی برای مطالعه نظرات جان وزلی (بنیانگذار کلیسای متدیست- مترجم) اختصاص نمی دهند. یک مسلمان شیعه احتمالا به فکر مطالعه مضامین پل مقدس نمی افتد و یک مسلمان سنی نیز بودیسم را احتمالا چرند و پَرت می داند.
   
ویروس خدا چنان دیوار بلندی را در برابر ذهن می سازد که بسیاری از مردم حتی توانایی اندیشیدن به بقیه مذاهب را هم از دست می دهند چه برسد به درک آنها.
از دید ناظر بی طرف رفتار گروه های متفاوت مذهبی، شبیه و همانند به نظر می رسند. برای مثال به مواعظ اوساما بن لادن و پت رابرتسن توجه کنید. هر دو فجایع طبیعی را واکنش خداوند در برابر شرارت ها و پلیدی ها می دانند. هر دو در ادیان خود بانوان را خوار و کوچک می شمارند. هر دو جهان را زیر کنترل شیطان می دانند. از دیدگاهی کلان تر همه ادیان بزرگ از بسیاری جهات شبیه به هم هستند. تنها با تغییر دادن چند کلمه محدود می توان موعظه ای از رابرتسن را به سادگی به خطبه ای از بن لادن تبدیل کرد. من مثال هایی از رهبران شناخته شده مذهبی آوردم اما چنین تجزیه و تحلیلی را به همین سهولت نیز می توان در مورد کلیساها و مساجد محلی بکار برد.
 
پس از سال ها گوش فرا دادن به سخنان کشیش های بنیادگرا، اکنون می توانم بسیاری از این دست سخنان غیرقابل باور صادره از سوی منابر را به گواه بگیرم که حتی با کوچکترین صدای اعتراضی از سمت گروه های خرد گرا و هوشمند روبرو نشده اند.
 
هم بن لادن و هم رابرتسن دارای مغزهایی با قابلیت کارکرد کاملا منطقی، توانایی مطالعه، یادگیری و تفکر انتقادی هستند اما ویروس خدا تعدادی از این کارکردها را غیر فعال می کند. این امر دقیقا شبیه چگونگی عملکرد ویروس Toxiplasma gondii در از بین بردن ترس موش ها از فرومون بوی گربه است.
دیگر لازم نیست چیزی بیش از این تغییر کند !!! از بین رفتن توانایی تفکر انتقادی همه آن چیزی است که ویروس خدا به آن نیازمند است.
 
بخش های پیشین:
٥- https://www.facebook.com/Iran.Atheist.agnostic/photos/a.25386
2874677416.62328.144705372259834/538283069568727/?type=3&theater

 

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی