۱۳۹۴ فروردین ۵, چهارشنبه

بوسه تار بر دستان تنهاترین زن : زنده باد معرفت استاد سه تار حسین علیزاده



 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بوسه تار بر دستان تنهاترین زن
حسین علیزاده نوازنده چیره دست تار و آهنگ‌ساز شهیر، در سفرش به کردستان از بانوی فراموش‌شده موسیقی کردستان «فتانه ولیدی» عیادت کرد ...و به رسم احترام
بر دستان او بوسه زد و قطعاتی را برای این بانو نواخت.

افشین فتاحی که در این سفر به منظور عکاسی، حسین علیزاده را همراهی می‌کرد در شرح این دیدار اینگونه نوشته است: «همه چیز خیلی ساده اتفاق افتاد و من هرگز در ذهنم خطور نمی‌کرد که روزی استاد حسین علیزاده از نزدیک از فتانه ولیدی دیدار و عیادت کنند،جالب اینکه تا آن لحظه استاد علیزاده هیچ آشنایی از فتانه ولیدی نداشتند اما به محض اینکه متوجه شدند که هنرمندی از حوزه موسیقی بوده‌اند که اکنون بیش از ۴۰ سال است که گرفتار رنج و بیماری هستند وظیفه خود دانستند که از ایشان عیادت و دلجویی کنند. برای آشنایی بیشتر استاد از آثار و صدای فتانه ولیدی با همکاری دوست خبرنگار و عزیزم فیض‌الله پیری که همیشه در این امور مرا یاری و تنها نگذاشته‌اند، چندین ترانه از فتانه ولیدی را تهیه و در مسیر منزل فتانه ولیدی برای استاد تار ایران در خودرو پخش کردیم که بعد از گوش دادن از استاد گران‌سنگ موسیقی، حسین علیزاده پرسیدم که بدون تعارف نظرشان را درباره آوای فتانه ولیدی بگویند.
 
استاد بعد از چند ثانیه مکث و سکوت که از سر تاسف و تاثر برای سرگذشت دردناک فتانه ولیدی بود صدای او را بی‌نظیر و اسطوره‌ای و او را قمر کردستان دانست. افسوس استاد از این بود که این بانوی بزرگ هرگز دوران اوج و پختگی صدا را تجربه نکرد. آنجا بود که بر حسرت ما افزوده شد که کردستان چه استعداد ناب و ستاره کم‌نظیری را در هنر موسیقی از دست داده است و افسوس که چه بی‌رحمانه به دست فراموشی سپرده شد.

آری فتانه ولیدی در اوج جوانی و در کمتر از ۲۲سالگی برای همیشه ناچارا به دلیل بیماری روحی و روانی و عصبی از زندگی و دنیای هنر دور شدند و در گوشه خلوت و تنهایی خود فقط نفس کشیدند و زنده بودن را تحمل کردند».

فتاحی در ادامه می‌نویسد: «استاد علیزاده با شنیدن ته صدایی که از فتانه ولیدی مانده و شور و شعفی که این بزرگ بانوی موسیقی در این وضعیت بغرنج بیماری به خواندن دارد دزدانه اشک ریخت اما از نگاه دوربین من پنهان نشد و در س عبرتی شد که از هم غافل نشویم. ای‌کاش مهربانی‌هایمان را در زمان زندگی تقدیم هم کنیم و تعبیر مهربانی های بعد از مرگ نباشیم و نشویم.»

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی