"چهارده سال پیش ،وارد یه کتاب فروشی شدم و به فروشنده گفتم یه کتاب می خوام که بتونه به زنی که در اسارت مردی مردسالار هست کمک کنه. فروشنده بروبر نگاهم کرد و گفت شاید این بتونه کمکش کنه. کتاب(*) و ازش گرفتم و به اون زن هدیه دادم. پنج سال بعد یه روز در حالیکه حال افتضاح و غمگینی داشتم خونۀ اون زن مهمون بودم، نشسته بودم روی مبل که چشمم افتاد به همون کتابی که خودم براش هدیه گرفته بودم. کتاب و برداشتم و ورق زدم و احساس کردم باید بخونمش. ازش خواهش کردم که هدیم رو ازش قرض بگیرم. سه ماه بعد از خوندن کتاب رابطۀ عاطفی بدی رو که سالها روحم رو به نابودی کشونده بود تموم کردم. زندگی پرفراز و نشیبی رو شروع کردم و یکی یکی به تمام آرزوهام رسیدم. تا امروز هشت بار کتاب رو برای خودم خریدم و دیگران ازم گرفتن و بارها خریدم و هدیه دادم. کتابی که برای اولین بار تفکر مردانۀ جامعه ام رو در ذهن من شکست و باورها و ایمان من رو سرو سامون داد. نه اینکه تغییری به سادگی اتفاق افتاده باشه اما این کتاب از رازی که باید ازش آگاه شد با انسان صحبت می کنه و از درک هستی و دیدن نادیدنی ها و شنیدن ناشنیدنی ها. پیشنهاد می کنم اگر تفکرات دگم و افراطی مذهبی....ندارید و هنوز می تونید روشنفکر به معنی داشتن فکری باز و آگاه ...... داشته باشید ،حتما کتاب رو بخونید."
****************
ترجمه از : گیتی خوشدل
بازی زندگی و راه این بازی.
کلام تو عصای معجزه گر تو است.
در مخفی توفیق.
نفوذ کلام.
*************************
ممنون از دوست عزیزم سارا برای به اشتراک گذاردن این مطلب با ما. صد البته من در نوشته کمی ویراستاری کردم .
هر چند من شخصا این کتاب را نخوانده ام ولی اگر توانسته به او و دیگران کمک کرده باشد میبایست با ارزش باشد. بدینوسیله من نیز خواندن آنرا به خوانندگان پیشنهاد میکنم.
پیمان پایدار
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی