شکار میمون زنده و رابطه آن با ذهن انسان

 یکی از دوستان خوبم از ایران (دکتر آزاده وارسته) واسم متن زیر را فرستاده. بنظرم جالب آمد. میزارم اینجا که شما خوانندگان عزیز نیز بخوانید.
پیمان پایدار 

 

********************* 

شكار ميمون زنده بخاطر چابكی و سرعت عمل جانور بسيار مشكل است. يكي از روشهای شكار ميمون در آفريقا اين است كه شكارچی به محل اقامت ميمونها مي رود و بدون توجه به آنها در سوراخ كوچكی در يك سنگ بزرگ مقداری خوراكی میریزد و دور مي شود ميمونهای گرسنه و كنجكاو دستشان را به درون سوراخ مي برند و خوراكيها را در مشت خود مي ريزند اما دهانه سوراخ كوچكتر از آن است كه مشت ميمون از آن خارج شود. ميمون وحشت زده مي شود و تقلا میكند تا خسته شود اما هرگز مشت بسته خود را باز نمیكند تا رها شود..!!!!

ذهن انسان هم گاه مانند مشت بسته ميمون است، تقلا میكند و بی تاب می شود و روی يك مسئله قفل می شود در حالی كه چاره در رها كردن و آزادی از قيد و بندهای ذهن است.....
***********************

صد البته این بدین معنا نیست که 'قید و بند' دیگری پیدا نکنیم . چرا که زندگی ما انسانها,در اینجا طبعا منظورم انسانها آزادیخواه میباشد, بدون درگیر شدن با ایده های رهائی بخش مفهومی ندارد. ایده هائی که با مادیت بخشیدن بدانها میتوان جامعه را زیرورو کرد و نظمی نوین را بر پا داشت.
پیمان پایدار

 بی معناست__._,_.___