۱۳۹۳ تیر ۴, چهارشنبه

دروغ و نیرنگ ، جزئی لاینفکّ از حرفه آخوندهاست!!


آخوند شناسی ، بخش چهارم
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭



 دروغ و نیرنگ ، جزئی لاینفکّ از حرفه آخوندهاست٠٠٠

اساس تشییّع بر دروغ و تزویر استوار است٠ اگر آخوندها میگویند که امامت یک امری است الهی ، و پادشاهی زمین از آن محمد و پس از او از آن علی و آل علی است ، و این امری الهی و تغییر ناپذیر است ، پس چگونه است که امام هشتم ، علی بن موسی الرضا یعنی حضرت ثامن الائمه، ولیعهدی مأمون را قبول کرد؟ اگر ایشان معتقد...
بودند که امامت از آن اوست، و عقیده داشتند که امامت ایشان به امر الهی و با تأییدات آسمانی معین شده است ، چرا به طمع رسیدن به قدرت ، با قوم و خویش و خواهر و پسر عمو ها و همراهانش ، پای پیاده و یا سوار بر شتر ، این راه طولانی را از عربستان به خراسان ، و به دستبوسی مأمون آمدند تا به مرکز قدرت نزدیکتر شوند؟ اینکار ایشان با اصل عقیده آخوند شیعه در باب امامت ، در تناقض است ٠ آیا امام رضا بهتر میدانست یا آخوند نیرنگ باز ؟ 


ارنست رنان ، فیلسوف فرانسوی قرن نوزدهم ، این سوال را مطرح کرد که چرا اکثر پیغمبران اشخاص بیابانی بودند ؟
اگر پادشاهی را در کشوری متمدّن در نظر بگیریم، ضمانت اجرائی اوامر آن پادشاه ، قوانین حاکم بر مملکت است ، و این نکته از قدیم الایّام تا بحال صادق بوده است٠ امّا در بیابانها که مردم پراکنده هستند و نمیتوان آنها را تحت سلطه درآورد ، بعلاوه ، مدنیّتی وجود ندارد که مردم را تحت آموزش و تربیت درآورد ، آنگاه استفاده از یک نیروی موهوم بنام خداوند، وسیله ای برای به اجرا گذاشتن فرمایشات آن کسیست که خود را پیغمبر مینامد ٠ طمع رفتن به بهشت و ترس از جهنم نیز موهوماتی هستند که برای اجرای آن اوامر ابداع شده اند ٠٠٠

بهرام مشیری با فرامرز فروزنده

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی