تاریخ خشونت در ادیان
تاریخ خشونت در ادیان
برگرفته از کتاب:
"چگونگی اختراع خرافات" نویسنده: دیل مارتین / برگردان: کامبیز توانا
تفاوت تاریخی سیر ادیان تک خدایی (مونوتئیست) با چند خدایی (پلی تئیست) نشان میدهد خشونت به تدریج و با تشکیلات تک خدایی به ذات ادیان راه پیدا کرده است. تا قبل از پیدایش تک خدایی، ادیان چندخدایی به فکر خشونت نبودند چون در تفکر ادیان چندخدایی، بحث اصلح و حق بر باطل وجود نداشت. پیگانها - پاگانها- ی روم و ادیان چندخدایی آنها بر اساس یک خدای بزرگ و بالا بود که به طور کامل خنثی است. نه طرف کسی را میگیرد، نه حاجت کسی را میدهد و نه بین کسی فرق میگذارد. مشابه این خدا در دوران معاصر مشابه تفکر هندوها است.
نه کسی را مجازات میکند و نه به کسی پاداش میدهد و نه میان بندگان خود فرق میگذارد. آن زمان طرفداران ادیان چندخدایی اگر با مشکلی روبرو میشدند - محدودیت جسمی یا حرکتی، حادثه، تصادف، مرگ در خانواده و بلایای طبیعی - از خدا شاکی نبودند و چیزی هم به عنوان قربانی کردن یا خشم خدا یا رضایت خدا مطرح نبود. البته در هر دستگاه چند خدایی شماری از نماینده یا واسط بودند که مردم به آنها متوسل میشدند تا شاید به آنها رحم شود یا کمک شود.
نمونهبرداری آن هم از روی خدایان یونانی بود. تا قبل از تشکیلات امپراتوری مسیحیت، ادیان چند خدایی سندهای بسیار کمی از خشونت و کفر و کافر شناسی و کشتار کافران داشتند. تا قبل از ادیان تک خدایی، ادیان به دوگانگی - خیر و شر هم باور نداشتند. دوگانگی گرایان خود شاخه ای دیگر و جدا بودند. مسیحیت در زمان قدرت گرفتن و برای کوبیدن پایههای خود وارد یک تشکیلات سازمانی شد. دوگانگی یا جنگ خیر و شر را از آن خود کرد - بدون آن نمیٔشد رضایت خدای واحد را شرح داد - تمامی واسطهها با خدای اصلی را گرفت و به جای آنها قدیس معرفی کرد - که تمامی ادیان دیگر از امام و پیامبر و دیگر شاخهها را از آن کپی کردند. دین را به عنوان یک شاخص اصلی برتری معرفی کرد و گفت یک خدا هست و آن خدا از قضا اراده دارد.
ادبیات کاملی برای خود ساخته و شماری سخنگو هم برای خدای واحد گذاشت. در زمان چندخدایان وجود پیامبر یا نبی یا نماینده خدا تعریف نشده بود. مسیحیت به عنوان یک دین سازمان یافته خود را به عنوان قدرت مطرح کرد و خشونت را به عنوان یکی از اصلیترین خواستههای خدای واحد معرفی کرد و پس از آن این چرخه به تمامی ادیانی که یکی بعد از دیگری تشکیلات سازمانی را کپی کردند - از جمله اسلام - صادر شد. مسیحیت بزرگترین دستگاه تبلیغاتی را راه انداخت تا تاریخ پیش از خود را وارونه جلوه دهد و خیلی هم موفق بوده است. تعداد کتابها و نوشتههایی که به طور مستند تاریخ پیش از مسیحیت را بررسی کنند خیلی کم است و بیشتر کتابها از سوی تشکیلات مذهبی ساخته و پرداخته و معرفی شده است. حقایق مستند نشان میدهد چیزی به عنوان کشتار و آزار مسیحیان در زمانی په گانها - پاگانها - روم قدیم وجود خارجی نداشته است.
روم زمانی با مسیحیت مشکل پیدا کرد که مسیحیت خود را به عنوان یک قدرت حاکم و مطلقه معرفی کرد و گفت تنها راه زندگی و نجات بشریت، تفکر دینی است. حتی آمار تعقیب و آزار مسیحیان در زمان روم بسیار پایین است. از همین رو حتی تا به امروز حتی کشتار در میان یا از سوی مسلمانان قابل مقایسه با کشتارهای حاکمیت کلیسا در جنگهای مختلف - مثل کاتولیکها با پروتستانها - نیست. ادیان سازمان یافته تک خدایی عامل معرفی خشونت به عنوان اراده الهی بودند و بر اساس بنیان "پاتریارکی" - مرد سالاری - آن را جا انداختند.
وقتی قدرت ادیان سازمان یافته تک خدایی و تاریخ اجرایی آن را بررسی کنید میبینید چرا هنوز که هنوز است باید برای حقوق کودکان و زنان و یا حقوق بشر مبارزه کرد, چون هیچ وقت تشکیلات دینی تک خدایی دغدغه بشریت را پیش رو نداشته و فقط سازماندهی خود را دنبال کرده و قربانی پیدا کرده و در پی برحق جلوه دادن خود بوده است.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی